لذت تار نوازی

لذت تار نوازی

نت تار و سه تار، شعر و موسیقی اصیل ایرانی
لذت تار نوازی

لذت تار نوازی

نت تار و سه تار، شعر و موسیقی اصیل ایرانی

انواع صداهای انسان از لحاظ جنسیت و وسعت

چنانچه میدانیم صدای انسان که کانون تولید آن حنجره (که خود یک نوع آلت موسیقی است و بنا به گفته فارابی، حنجره اکمل ترین سازهاست)است، بر اساس قوانین و اصول موسیقی ‌« آواز » نامیده می شود.صوتی که به آن آواز گفته می شود بصورت اصولی در افرادی دیده میشود که دوره ی تعلیمات آوازرا گذرانده باشند که عدّه این افراد بسیار کم و انگشت شمار می باشد. ولی بصورت غیر اصولی و تربیت نشده در اکثر افراد ( قریب به اتفاق ) وجود دارد و کمتر کسی یافت می شود که در دوران عمر خود هیچوقت زمزمه ای با خود نکرده باشد و یا بیتی را با آواز نخوانده باشد. پس می توان گفت که به علّت داشتن صوت و قدرت تولید صدا ، همه ی انسانها خواننده اند با این تفاوت که یکی بد می خواند و دیگری صوتی خوشایند دارد ، ولی در مجموع همه از صوت خود اگر چه نا خوشایند باشد، لـذت می برند.

در موسیقی ایرانی تاکنون دو نوع صدا مرسوم بوده «1- صدای مردان 2- صدای زنان» که هرکدام از این صداها بر روی ساز بترتیب با اصطلاح مایه ی راست کوک و چپ کوک مشخص می شوند.

انواع صداهای انسان از لحاظ جنسیّت و وسعت : 1- صوت زنان و بچّه ها -2- صوت مردان

تقسیم بندی اصوات زنان و بچّه ها از لحاظ وسعت و جنسیّت :

1- سُپرانو(soprano) : زیر ترین نوع صدا در زنان و خردسالان است که دامنه ی آن از do زیرخط اول حامل تا do بالای پنج خط حامل می باشد.شاخه ی سپرانوبه چندین شاخه تقسیم می شود که نازکترین آنها که بسیار ضعیف و سبک نیز هست سپرانو کلراتورنامیده میشود و بعد از آن لژر، لیریک و دراماتیک قرار دارند.سپرانو در موسیقی آوازی اهمیت فراوان و بیش از سایر صورتهای دیگر صدا دارد.

2-متسو سُپرانو(mezzo soprano) : به صدای متوسط زنان گفته می شود کمی بم تر از سپرانو است( دو نت بم تر) و گستره ی آن از Laزیر خط اول حامل تا La بالای خط پنجم حامل می باشد.بعنوان مثال صدای قمر و روح انگیز از زنان و صدای ابوالحسن خان اقبال آذر از مردان در این محدوده بوده است(در کاست- کمانچه دوره قاجار-دستگاه نوا با صدای اقبال آذر را بشنوید.).

در موسیقی غربی به معنای سپرانوی میانی است که از صداهای پایین و بسیار قوی تشکیل می شود و متعلق به نقش های بسیار محکم و شاخص اُپراست.

3- کنترآلتو(contr alto)یا آلتو : بم ترین نوع صدای زنان را گویند که وسعت آن از نت Faزیر خط اول حامل تا Fa روی خط پنجم حامل می باشد. بیشتر زنان آوازخوان در ایران صدایی از نوع آلتودارند که برای مثال میتوان از مرضیه و دلکش نام برد.

تقسیم بندی اصوات مردان از لحاظ وسعت و جنسیّت :

1- تنور(Tenor) : به زیرترین نوع صدای مردان گفته می شود که دامنه ی آن بر اساس کلید Sol، ازنت Doزیرخط اول تا Do بالای خط پنجم است با این تفاوت که صدا دهندگی آن یک اُکتاو بم تر ( از سپرانو) می باشد.این نوع صدا در آواز مردان در موسیقی ایرانی اهمیت فوق العاده ای دارد و میتوان گفت که بیشتر آوازخوانهای ایرانی صدایی از همین نوع را دارند که بعنوان مثال از استادان : طاهر زاده - دردشتی - تاج اصفهانی و شجریان می توان نام برد.

2- باریتون(Baryton) : صدای متوسط مردان را گویند که گستره ی آن از نت La زیر خط اول حامل تا La بالای خط پنجم حامل بوده و صدا دهندگی آن یک اکتاو بم تر (از متسو سپرانو) است.

3- باس(Basse) : بم ترین نوع صدای مردان را گویندکه وسعت آن از نت Fa زیر خط اول حامل تا Fa روی خط پنجم حامل بوده و صدا دهندگی آن یک اکتاو بم تر (از آلتو ) است. برای مثال میتوان گفت که صدای استاد محمد نوری از نوع صدای باس می باشد.

نکته : فرق اساسی میان نوعیت صدای مردان اینست که صداهایی از نوع باریتون و باس قدرت خوانندگی نت های بم را دارند( نغمات موسیقایی را بیشتر در مایه های بم اجرا می کنند ) و در اوج کمتر مانور می دهند در حالیکه این عمل در صدای تنور برعکس است.

هفت دستگاه موسیقی

موسیقی ایرانی مشتمل بر7 دستگاه و 5 آواز می باشد . دستگاه (که در قدیم مقام نیز نامیده شده است)به نغمه ها وآهنگ هایی مخصوص اطلاق می شود که همگی دارای ساختار کلی یکسان هستند. آوازها قطعات
کو چکی هستند که درگام دستگاه است ولی
تونیک متفاوتی دارند.


ناگفته پیداست جملات بالا ، تعاریفی موهوم و گنگ هستند که معنای خاصی رادرذهن متبادر نمی کنند. علت را باید دراین جستجو کرد که اولاً واژه های «دستگاه » و «آواز»در موسیقی ایرانی در معانی مختلف – و حتی متضاد – بکار رفته اند و هیچگاه تعریف جامعی از آنها صورت نگرفته است. تنها در اواخر قرن گذشته و اوایل قرن حاضر بود که به پایمردی علینقی وزیری و شاگردانش موسیقی ایرانی شکلی علمی به خود گرفت .


از آنجا که «هرجا زبان از بیان قاصرآید،موسیقی متولد می شود»، نمی توان روح و حال و هوای موسیقی را نوشت،با این حال این مقاله برآن است تا موسیقی ایرانی را بسیار ساده شرح دهد .


مایه یا تونالیته بستری است که یک آهنگ روی آن اجرا می شود . در هرتنالیته یک نت نسبت به دیگر نت ها حالت برتری دارد و شنونده به طورطبیعی توالی رسیدن به این نت راحتی می تواند پیش بینی کند .به این نت تونیک (TONIC) می گویند. تفاوت فرکانس وفاصله دیگر نت ها نسبت به این نت مقایسه می شود وبا عنوان درجه بیان می شود به عنوان مثال نت دوم بعد ازتونیک ،درجه دوم نامیده می شود .


بطور کلی درموسیقی غربی دو تونالیته ی بسیار کلی داریم : ماژور و مینور  .اما تنوع تونالیتها درموسیقی ایرانی بیشتر بوده و در واقع همان دستگاه ها و آوازها را تشکیل می دهند. حال به تشریح این تونالیته های ایرانی می پردازیم . موسیقی ایرانی دارای 7 دستگاه و5 آواز است...

 

دستگاه ها:     1)شور؛ 2)سه گاه؛ 3) چها رگاه 4)همایون ؛ 5) ماهور؛ 6) نوا؛ 7) راست پنجگاه

 

آوازها :           1)دشتی ،2) ابوعطا ،3) بیات ترک ، 4) افشاری ، 5)بیات اصفهان

 

 

شور

دستگاهی بسیار قدیمی است و مبنای بیشتر موسیقی های محلی در ایلها بشمار می رود و متعلقات بسیاری دارد. ابوعطا،دشتی،بیات ترک و افشاری ریشه درشوردارند. شور بزرگترین وجامع ترین دستگاه موسیقی ایرانی است. اگر مینور تئوریک رادر موسیقی غربی در نظر بگیرید و فاصله ی دوم آن را ربع پرده پایین بیاوریم،تونالیته شورایجاد می شود. دراثر همین تفاوت اندک،تغییری بسیار شگرف در تونالیته ایجاد
می شود. روح کلی حاکم بر شور حزن و اندوه و غم بسیار است. تا آنجا که مرحوم
روح الله خالقی معتقد است: «کدام ایرانی است که شور را بشنود و نوای غم انگیز آن را درک نکند؟» تصنیف کاروان اثر علی تجویدی درهمین تونالیته است. اگر فاصله ی دوم در مینور تئوریک را نیم پرده پایین بیاوریم ،شور کلاسیک خلق می شود .
شور امیر(ؤ)اف نمونه ای ازاین سبک خاص است .

 

سه گاه

دستگاهی است حزن انگیز درعین اینکه می توان آن راشاد تصور نمود وبیشتر برای بیان اندوهی که به شادی می گراید استفاده می شود. اگر درتونالیته ی ماژور فاصله ی سوم و هفتم را ربع پرده پایین بیاوریم ،تونالیته ی سه گاه به وجود می آید.


چهارگاه

ویژگی بارز دستگاه چهارگاه روحیات مختلف و حتی متناقض آن می باشد؛ درعین اندوه ،می تواند بسیارشاد هم باشد؛ ضمن اینکه روحیات وحالات میهنی و سلحشوری و جنگ آوری درآن به خوبی نمایان است،‌تا آنجا که نقالان قدیم، اشعار شاهنامه را دراین مایه می خوانده اند. درتعزیه ی سنتی ایران نیز هر نقشی دستگاه و آواز مخصوص به خود داشته است. ((حضرت عباس باید چهارگاه بخواند )) تصنیف «مبارک باد »هم که زینت بخش مجالس ازدواج ایرانیان است – که قطعاً هیچگاه جایگزینی نخواهد یافت – درهمین مایه است .اگر درمینور هارمونیک، فاصله ی پنجم را تونیک قراردهیم و فاصله ی چهارم را – که حالا نسبت به تونیک جدید فاصله ی هفتم می شودنیم پرده بالا بیاوریم ، مایه ی اصلی چهار گاه بوجود آمده است .

همایون

دستگاهی بسیار دلنشین که نه حزن واندوه شور را دارد ونه فرح بخشی ماهور را. همایون بعد ازشور، یکی ازوسیع ترین دستگاههای ایرانی است که بیات اصفهان متعلق به همین تونالیته است .
برای کسانی که موسیقی ایرانی را به طور کاملاً حرفه ای دنبال نکرده باشد،تفکیک همایون ازبیات اصفهان بسیار دشوار است،زیرا هردو از لحاظ فواصل منطبق بر مینور هارمونیک در موسیقی مغرب زمین می باشند . ازاین رو بسیار زیبا می توان آن را طبق اصول علمی هارمونیزه کرد . آهنگ فولکلور «دختر بویراحمدی » نمونه ی خوبی ازگوشه ی شوشتری دستگاه همایون است .


 
ماهور

احساس شجاعت، شادی و امیدواری و پیشرفت در زندگی در آن نمایان است. با وجود شباهت بسیار زیاد وانطباق بر مایه ی ماژور در موسیقی غربی، ازلحاظ حس و حال بسیار متفاوت است و باید اعتراف کرد ازلحاظ شاد بودن، به پای ماژور نمی رسد .علت هم مشخص است؛ روح غم واندوه حاکم برکل موسیقی ایران،این دستگاه راهم شامل می شود . تصنیف زیبای مرغ سحر ،اثر مرتضی نی داوود با شعر زیبای ملک الشعرای بهار نمونه ی بسیار خوبی برای ماهوراست .


نوا

فواصل و درجات دستگاه نوا با شور مشابه است و فقط نت اصلی آن با دستگاه وتونالیته ی شورفرق دارد . شباهت بسیار زیاد آن به شور ، تشخیص و تمیز آن دو را ازهم مشکل می سازد .

 

راست پنجگاه

یکی از قدیمی ترین دستگاه های ایرانی است. بنظر می رسد اصل ومنشأ آن به زمان ساسانیان برسد .
می توان گفت دستگاهی کاملاً ایرانی است. خصوصیات
این دستگاه به ماهور شباهت بسیاردارد. درواقع ترکیبی است ازچنددستگاه مختلف وبه همین دلیل «پنجگاه » نام دارد. حتی نوازندگان سازهای ایرانی نیز بایستی احتیاط کامل را به خرج دهند تا وارد ماهور نشوند و این خود دلیلی است برشباهت بسیار این دو.


 آوازدشتی

 یکی ازنغمه های دستگاه شور است که خود استقلال نیمه کاملی دارد. بسیاری ازآهنگ های نوین ایرانی ونیز بسیاری ازملودی های پاپ دراین تونالیته اجرا شده اند . روحیات متفاوت دشتی ازخصوصیات آن است . شدت حزن آن به پای شور نمی رسد و به نوعی شادتر است . ازلحاظ ساختاری شبیه به شور است. ساخته شدن برخی تصنیف ها و آهنگ ها دراین نغمه ، باعث شده روحیات میهنی نیزبه ذهن متبادر شود . ازمعروف ترین این آهنگ ها «ای ایران» اثر مرحوم روح الله خاتمی با شعری ازحسین گل گلاب وسرود «ای وطن » ساخته ی علینقی وزیری می باشند .

 

 


ابوعطا

به آن «سارنگ یا سارنج » و یا  «دستان عرب » نیز می گویند. آوازی است بازاری که میان توده ی مردم رواج کامل دارد. ازلحاظ ساختاری شبیه به شور است وتنها تفاوت آن در توقف مکرر روی درجه ی چهارم ودوم است .

بیات ترک

بسیار یکنواخت وعامه پسند است و در میان مردم رواج دارد. عارف قزوینی آن را «بیات زندی » نیزخوانده است . اگر درگام ماژور فاصله ی سوم را ربع پرده بم کنیم، مایه ی بیات ترک بدست می آید که تفاوت آن با سه گاه در توقف زیاد در بیات ترک برروی درجات چهارم و سوم است که همین توقف ها حال و هوای متفاوت بیات ترک از سه گاه را باعث می شود. ازلحاظ محتوای غم و شادی ، بیشتر به سمت شادی وگشادگی خاطر سوق دارد تا به غم. به نوعی بعد ازماهور از شادترین دستگاههای ایران است . اذان بیات ترک باصدای مرحوم
آقای مؤ ذن زاده اردبیلی  
معروفترین اذان در ایران است که لطف و حال وهوای خاصی دارد.

 

 

 

 

 

افشاری

آوازی است از دستگاه شورکه نغمه های دردناک دارد. گام آن به سه گاه نزدیکتر از شور است .بدین ترتیب که اگر درجه ی هفتم مایه ی ماژور را ربع پرده بم کنیم توانسته ایم به حال وهوای کلی حاکم برافشاری پی ببریم .

بیات اصفهان

نام گوشه ای است دردستگاه همایون که به علت گستردگی زیاد به صورت یک دستگاه در آمده است . فاصلة چهارم دستگاه همایون ،نت تونیک برای بیات اصفهان است. به عبارت بهتر اگر مینور هارمونیک را به مثابه ی بیات اصفهان بگیریم ،فاصله ی پنجم آن تونیک برای دستگاه همایون است و این نکته شباهت فوق العاده ی دو دستگاه را می رساند. پیش در آمد اصفهان ساخته ی مرتضی نی داوود یکی اززیباترین نغمه هایی است که دراین مایه ساخته شده است و مرحوم مرتضی حنانه تنظیمی بسیار زیبا از آن برای تیتراژ سریال هزاردستان ساخته وپرداخته کرده است. همچنین تصنیف «تابهار دلنشین» و «بوی جوی مولیان» اثرروح الله خالقی نمونه های زیبایی ازاین مایه ی دلنشین موسیقی ایرانی هستند .

 

همانطورکه اشاره شد ازلحاظ علمی ، دستگاه ماهور و راست پنجگانه باهم ونیز دستگاه شور ونوا یکی است . همایون و اصفهان نیزبایک اختلاف کوچک یکسان اند  .همایون و اصفهان منطبق برمایه ی مینور هارمونیک هستند و ماهور و راست پنجگانه برتنالیته ی ماژور .پس موسیقی ایرانی دارای سه تونالیته اضافی
«شور، سه گاه ، چهار گاه » است ک
ه در موسیقی غرب، وجود ندارد. تغییرمایه یا تونالیته (MODULATION) درموسیقی ایرانی بسیار زیاد به چشم می خورد .بعضی از این تغییر مایه ها با عنوان گوشه، دربسیاری ازدستگاه های ایرانی جایگاه ثابتی دارند، مانند گوشه ی دلکش یاشکسته ی ماهور دردستگاه ماهور . نکته ی دیگری که باید بدان اشاره کرد علائم ونت های عرضی خارج ازمحدوده ی معمول گام است که به کرات درملودی های ایرانی دیده می شود  و به دلیل همین تغییر مایه های زیاد و نیز وجود نت های عرضی فراوان موسیقی ایرانی راچندان نمی توان تئوریزه وفرمول بندی کرد . درنتیجه تاکید بیشترموسیقیدانهای ایرانی بر کنتر پوان است نه هارمونی.

نکته ی آخر اینکه ، همانطور که اشاره شد، غم و اندوه و حزن، بستر بسیاری-  یا تمام – ازدستگاه های موسیقی ایرانی است . علت هم آشکاراست . ملتی که در طول تاریخ خود، هیچگاه روی خوشبختی ، آسایش وامنیت راندیده، ملتی که مدام تحت فشار وحمله های وحشیانه مغول وترک وعرب و... بوده ،ذاتاً نمی تواند موسیقی غیر ازاین داشته باشد .

پندی از سقراط

روزی سقراط، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید، پاسخ داد: در راه که می آمدم یکی از  آشنایان را دیدم. سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.

سقراط گفت: چرا رنجیدی؟ مرد با تعجب گفت: خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است.

سقراط پرسید: اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟

مرد گفت: مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.

سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟

مرد جواب داد: احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.

سقراط گفت: همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی، آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است، روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد، هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش، نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است، دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.

پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

مراحل هشت گانه ساخت سه تار

مرحله نخست- ساخت الگو و قالب سه تارو ساخت کاسه های یک تکه

مرحله دوم – ساختن دوره و ترکها و پختن و تنگ گذاشتن آنها

مرحله سوم – چسباندن دوره وترکهاو ساخت کاسه های یکپارچه

مرحله چهارم – ساخت ونصب دسته

مرحله پنجم – ساخت ونصب صفحه

مرحله ششم – ساخت شیطانک – سیم گیر – خرک وگوشی ها

مرحله هفتم – تعبیه سوراخهای روی صفحه و رنگ کاری

مرحله هشتم – پرده بندی وبستن سیمها

 

مرحله نخست:

درست کردن کاسه

کاسه های سه تار بر دو نوع است یک تکه ( یک پارچه یا ترکی ما برای درست کاسه باید طرح کاسه ای را که می خواهیم درست کنیم داشته باشیم که این طرح را میتوانیم از سه تارهای ساخته شده توسط اساتید دیگر بدست آوریم.ابتدا ما طرح را با مقیاس 1/1 روی کاغذ میکشیم بعد بوسیله کاربن این طرح را روی روی تخته سه لایی منتقل میکنیم(طرح کاسه از دوقسمت تشکیل شده است 1-طرف صفحه 2- عمق کاسه)بعد از انتقال طرح روی تخته سه لایی باید با اره مویی این طرح را جدا کنیم ودور طرح بریده شده را با سمباده تمیز کنیم و بجای استفاده از طرح کاغذی از این طرح استفاده میکنیم.

حال اگر ما بخواهیم یک کاسه یک تکه بسازیم باید یک تکه چوب به ابعاد 16*16*27 تهیه نماییم جنس این چوب بهتر است از توت باشد وکاملا خشک نباشد تا به هنگام تراش ترک بر ندارد یا نشکند این چوب حتی الاامکان بدون گره بوده واز تنه درخت توتی باشد که در مناطق خشک روییده  شده وقطر تنه آن  تا حد امکان بیشتر از60 سانتی متر باشد اندازه مورد نظر برای این چوب باید 2سانتی متر بیشتر از اندازه طرح باشد اندازه طرح مورد نظر (عرض صفحه سه تار 14 عمق آن 14 وطول آن 25 سانتی متر میباشد)

ابتدا ما شکل صفحه سه تار را در یکی از وجه های 16 در 27 میکشیم ودر وجه دیگر شکل عمق کاسه را منتقل میکنیم .

 

بعد بوسیله اره فلکه  ابتدا صفحه را از چوب میبریم بعد صفحه را در جای خود قرار میدهیم و بعد طرف دیگر چوب را که شکل عمق کاسه روی آن کشیده شده است را میبریم بعد از برش دوم کاسه مقداری شکل خود را گرفته است ولی دارای زایده هایی است که باید بوسیله چوب ساب برداشته شود تا کاسه شکل نهایی خود را بدست آورد. حال که شکل بیرونی کاسه درست شده است باید داخل کاسه خالی شود  تا ضخامت آن به حدود 3 میلی متر برسد این کار نیاز به دقت زیادی دارد وباید به مرور زمان انجام گیرد. برای این کار ما ابتدا کاسه را از گلویی به گیره میبندیم بهتر است قبل از بستن ابتدایک تکه موکت یا لاستیک روی فکهای گیره قرار دهیم بعد کاسه را به آن ببندیم تا لبه های گیره به کاسه صدمه نزند. بعد از بستن کاسه به گیره طوری که صفحه کاسه رو به بالا باشدما در فاصله 6 میلی متری کاسه فرو رفتگی بطول تقریبا 1 سانتی متر ایجاد میکنیم این فرو رفتگی راهنمای ما میباشد که از آن حد تجاوز نکنیم بعد به وسیله دریل در وسط صفحه یک سوراخ به قطر 5 میلی متر و عمق 13 سانتی متر ایجاد میکنیم و بعد از این کار بوسیله مغار گیلویی وچکش پلاستیکی از وسط کاسه شروع به خالی کردن چوبهای داخل کاسه میکنیم. بهتر است خالی کردن داخل کاسه بطور قیف باشد تا مغار راحتتر داخل کاسه حرکت کند.برای گوشت برداری اولیه داخل کاسه میتوان از مته های پرگاری استفاده کرد که با سوراخهای پهن مقدار زیادی از چوب داخل کاسه برداشت میشود و بعد بوسیله مغار چوبهای زیادی کنده شود شود.

هر وقت از کار خسته شدیم وخواستیم کاسه نیمه کاره را به کنار بگذاریم بهتر است کاسه را در داخل یک پلاستیک  گذاشته و در آن را میبندیم تا کج نشود و ترک بر ندارد.سوراخ ابتدایی وسط کاسه به این دلیل بود که هر وقت در هنگام کندن کاسه به انتهای سوراخ رسیدیم چون عمق سوراخ 13 سانتی متر بود و عمق کاسه از بیرون 14 سانتی متر بود ما می فهمیم که تا لبه کاسه کمتر از 1 سانتی متر مانده است. موقعی که خالی کردن داخل کاسه به اتمام رسید باید داخل کاسه تراش بخورد وضخامت تمام کاسه به سه میلی متر برسد این کار را میتوان بوسیله نوعی چاقو که برای این کار است انجام داد همان طور که در شکل دیده میشود پشت این چاقو تیز است نه جلوی آن. این چاقوها در بازار وجود ندارد وباید آنرا به یک چاقو ساز سفارش داد تا آن را بسازد.و برای پرداخت نهایی میتوان از یک نیم کره چوبی که روی آن سنباده چسبانده ایم استفاده کنیم بدین ترتیب که ابتدا یک کره چوبی به قطر 6 سانتی متر به یک خراط سفارش میدهیم بعد این کره را از وسط نصف میکنیم و درست در مرکز آن یک عدد میخ درشت میکوبیم (برای بستن به دریل) ودر سطح کروی آن سنباده شماره 60 چسب میزنیم و بعد آنرا روی یک دریل میبندیم و بوسیله آن داخل کاسه را پرداخت میکنیم .بعد از پایان کار در قسمت گلویی کاسه شکافی برای نصب دسته سه تار به آن ایجاد کرد که بعدا بیشتر راجع به آن توضیح داده خواهد شد.بعد از این کار کاسه را داخل یک پلاستیک گذاشته ودر آن را میبندیم وهر چند روز یکبار کیسه پلاستبکی را عوض میکنیم تا بصورت تدریجی خشک شود.

  

نحوه درست کردن کاسه های ترکی:

در این روش کاسه با چسباندن قطعات چوب که به شکل های مشخصی بریده شده اند ساخته میشوند قطعه چوبی که به لبه صفحه وصل میشود دوره یا پیشانی نام دارد دوره یک تکه ویا دو تکه میباشد.یک تکه ای آن دور کامل سه تار را میگیرد و دو تکه ای آن در محل محور کاسه - انتهای کاسه- وسط سیم گیر به هم میچسبند.قسمت پهن دوره در انتهای کاسه در قسمت سیم گیر ساز قرار دارد و قسمت باریک آن در محل اتصال با دسته .و بقیه کاسه که قسمت کروی آن است از قطعات چوبی که ترک نامیده میشوند تشکیل شده است تعداد ترکها متغیر است و معمولا 5 – 7 – 9 یا 11 ترک هستند.برای ساختن کاسه به این روش سازندگان سه تار معمولا ازقالب استفاده میکنند. اندازهای قالب – دوره و ترک را سازندگان از روی تجربه بدست می آورند.البته در این جزوه طرهای یاد شده آورده شده است. 

برای درست کردن کاسه های ترکی نیاز به قالب آلمینیومی داریم که در سطور بعد نحوه درست کردن آنرا بیان میکنیم

مرحله دوم:ساختن دوره و ترکها و خم کردن آنها

ما باید برای ساختن ترکها ودوره الگوی آنها را داشته باشیم همانطور که در شکل نشان داده شده است شکل بالایی الگوی دو دوره و شکل پایینی الگوی ترکها است ارتفاع دوره در قسمت وسط آن یعنی همانجایی که سیم گیر بسته میشود از 5 تا8 سانتی متر ودر دو سر انتهایی خود که روی گلویی میچسبد معمولا 5تا8 میلی متر میباشد و پهنای ترک بر حسب اینکه کاسه ها چند ترک باشند کم یا زیاد میشوند و همانطور که دیده می شود یک سر ترک تیز وسر دیگرش مقداری پهن است که قسمت نوک تیز به پشت کاسه و قسمت پهن تر به گلویی میچسبد طرح دوره و ترک  در  آخر این جزوه آمده است.

طرح ترکها

 باید این طرح را روی یک ورق نازک فلزی مانند ورقهای فولادی که برای درست کردن لوله بخاری از آنها استفاده میشود کشید بعد با دقت تمام آنها رابرید تا در مواقعی که باید طرح ترک را روی ترکهای خم شده بکشیم از آنها استفاده کنیم چون آنها براحتی خم میشوند.

چوب دوره قطعه چوبی به ابعاد 60سانتی متر طول8 سانتی متر عرض و0.3سانتی مترضخامت و از چوب توت بدون گره رک راست و با آلیافهای موازی و سالم وبدون عیب و نقص است واگر دوره دو تکه باشد دو عدد چوب با همان ابعاد ولی بطول 30 سابتی متر نیاز است.چوب ترکها نیز باید همین مشخصات را داشته باشدو فقط اندازه آن با چوب دوره فرق میکند و اندازه آن 32 سانتی متر طول 4 سانتی متر عرض و 0.3 سانتی متر ضخامت است. و تعداد ترک بستگی دارد که کاسه چند ترکه باشد.

    برای خم کردن دوره و ترکها روشهای مختلفی وجود دارد که ما در اینجا یک روش معمول آنرا شرح میدهیم در این روش ما نیاز به قالبهای آلمینیومی داریم این قالبها باید دقیقا قوس کاسه سه تار را داشته باشند که روش ساخت آنرا توضیح میدهیم.

نحوه استفاده کردن از این قالبها به این صورت است که ابتدا ما اینها را رو ی اجاق داغ میکنیم بعد ترکها یا دوره که حدود 24 ساعت در آب خیس خورده اند و آب در بافتهای چوب نفوذ کرده است و چوب براحتی خم میشود یک سر ترک همانطور که در شکل  دیده میشود را در شیار پشت قالب میگذاریم بعد ترک یا دوره را روی قالب میخوابانیم و سر دیگر آنرا توسط گیره به قالب میجسبانیم .قالب داغ چوبهای خیس را در حالت خمیده خشک میکند و بعد از اینکه مشاهده کردیم که چوبها کاملا خشک شده اند گیره را باز میکنیم وچوب در این موقع حالت خمیده خود را حفظ میکند .

 

مرحله سوم :چسباندن دوره وترکها وساخت کاسه های ترکی

ابتدا ما طرح دوره را روی دوره میکشیم و کنار خطی را که کشیده ایم میبریم طوری که خط روی چوب دوره باقی بماند بعد بوسیله قرص چرخ سنباده جای بریده شده را گونیا میکنیم ممکن است این عمل در دوره ودر ترکها بوسیله رنده نجاری انجام شود که ما این روش را پیشنهاد میکنیم.برای استفاده از رنده همانطور که در شکل صفحه بعد دیده میشود باید رنده  را در بین دو فک گیره بصورت وارونه ثابت کرد بعد با کشیدن دوره یا ترک لبه های آنرا صاف و گونیا کرد.                                                                                             

برای درست کردن توپی ابتدا  طرح صحه را روی یک تخته سه لایی چینی میکشیم بعد با اره مویی آنرا میبریو و بعد از این کار از طرف گلویی 4 سانتی متر ججا کرده و با اره کمویی این قسمت را نیز میبریم که موقع جمع کردن کاسه این قسمت جای گلویی کاسه است.و ما این طرح صفحه که با تخته سه لایی آماده کرده ایم و قسمت گلویی آن بریده شده است را روی یک تخته ضخیم به ابعاد  4*25*30  میچسبانیم حال باید بر روی این صفحه یک عدد پل قرار گیرد که جای آن درست در وسط صفحه است(جایی که صفحه بیشترین عرض را دارد)برای درست کردن این پل ابتدا باید طرح آنرا بر اساس طرح صفح روی کاغذ بکشیم بعد با انتقال آن روی تخته سه لایی آنرا نیز ببریم و در جای خود بچسبانیم برای کشیدن طرح ابتدا یک خط افقی بطول پهنای صفحه میکشیم و یک خط عمودی درست در وسط این خط میکشیم.همانطور که میدانید ترکهای کاسه روی دوره سوار میشوند ما ابتدا باید ارتفاع دوره در وسط کاسه را در نظر بگیریم که ما در اینجا 5/3 سانتی متر گرفتیم.و باید از دو طرف خط    افقی 5/3 سانتی متر به طرف بالا بیاییم و یک مستطیل به ابعاد پهنای صفحه (طول) 5/3 سانتی متر (عرض ) ایجاد میشود حال باید بوسیله پرگار دایره بالایی کاسه را بزنیم که باید دهانه پرگار را به اندازه نصف پهنای صفحه باز کنیم و نوگ پرگار را در وسط خط افقی بالایی قرار میدهیم و یک نیم دایره میزنیم و دوسر مستطیل را به هم وصل می کنیم حال باید ما این نیم دایره را به به اندازه تعداد ترکهایمان به  قسمتهای مساوی تقسیم کنیم  و از مرکز نیم دابره با یک خط صاف به این نقاط وصل کنیم و روی این خطوط را نیز بهم وصل میکنیم  در اینجا طرح توپی آماده برای انتقال روی تخته سه لایی است که میتوانیم آنرا روی تخته بچسبانیم بعد با اره مویی برش دهیم .

برای تقسیم کردن نیم دایره به برای مثال به 9 قسمت باید از فرمول زیر استفاده کرد

14/3 ضرب در قطر دایره و تقسیم بر 2  و بعد تقسیم بر9  

مانند شکل زیر

  بعد از اینکه پل را روی صفحه چسباندیم باید قلابهایی روی این چوب پیچ کنیم که در موقع جمع کردن کاسه وجود این قلابهاضروری است( به عکسهای زیر توجه شود)                                                                                                                                                                                                            


مرحله چهارم: ساخت و نصب دسته

دسته سه تار از چوب گردو ویا بعضااز دیگر چوبهای خوشرنگ رک راست و خشک ساخته میشود. طول چوب دسته سه تارتقریبا"65 سانتی متر و ضخامت آن در سر دسته 18*18 میلیمترودر جایی که به گلویی کاسه متصل میشود 28*28 میلیمتر میباشد

پس از رندیدن چوب دسته ابتدا 6 سانتیمتر از محل اتصال را با گونیا و مداد مطابق شکل و با مشخصات زیر اندازه می زنیم توجه به این نقطه خیلی مهم است که حلقه های سالانه چوب باید تقریبا عمود بر دسته باشند ویا به عبارت دیگر دسته باید در امتداد رکها باشد و بنا بر این عرض دسته را به سه قسمت تقسیم میکنیم. قسمت میانی( یا به اصطلاح زبانه) 10 میلیمتر و دو قسمت طرفین زبانه (یا به اصطلاح بر زبانه)هر یک 9 میلیمتر. زبانه به دلیل اتصال به کاسه باید به اندازه کافی محکم باشد به همین دلیل ممکن است زبانه را 12 میلیمتر وبرهای زبانه راهر کدام 8 میلیمتر نیز در نظر بگیرند.پشت دسته را نیز در زیر زبانه به اندازه بر زبانه اندازه میزنیم و بعد قسمتهایی را که باید بریده شود مشخص می کنیم و علامت میزنیم.ابتدا برهای دو طرف را میبریم بعد بر زیری را نیز برش میدهیم و به اصطلاح بر می اندازیم در این مرحله از زبانه ساخته شده بعنوان الگو استفاده میکنیم و پشت زبانه را درست در وسط گلویی کاسه قرار میدهیم و طرفین آنرا خط می کشیم سپس جای زبانه به اصطلاح فاق را با اره چند برش به عمق 1.5 سانتی متر ایجاد میکنیم و با مغار چوبهای اضافی فاق را بر میداریم. اکنون باید کف فاق و پشت زبانه را به گونه ای گرد کنیم که هنگامی که بر سر جای خود قرار گرفتند دسته دقیقا به ضخامت صفحه از لبه کاسه سه تار بالا تر قرار گیرد در این مرحله با ید با یک جاسازی مقدماتی و اتصال کاسه به دسته در اطراف قوس گلویی سه تار بر روی سر دسته خط میکشیم و سپس مطابق قوس مذکور پشت دسته را با رنده و چوب ساب و لیسه گرد میکنیم .در حال حاضر کاسه و دسته برای چسبانیدن آماده هستند و نخست برای این کار باید یک قطعه چوب به  طول سه تار و به عرض کاسه آماده کنیم بعد درست در وسط چوب در طول آن یک خط میکشیم و سپس سه تار را بر روی چوب به گونه ای قرار میدهیم که خط مذکور دقیقا در محور کاسه و دسته قرار گیرد و پیش از آنکه با کوبیدن میخ به طرفینن دسته و کاسه از جابجا شدن آن جلو گیری کنیم باید یک قطعه چوب به ضخامت صفحه در زیر کاسه قرار دهیم در این حالت محل اتصال به همان شکلی که بعد از چشباندن باقی خواهد ماند دیده میشود و ممکن است احتیاج به درز گیری داشته باشد. پس از درزگیری و جا سازی دقیق زبانه و فاق کاغذی بر روی تخته در محل گلویی سه تار قرار میدهیم و زبانه و فاق را سریشم(چسب) زده ودر محل خود قرار میدهیم. سپس دسته و محل فاق و زبانه رابا گیره دستی به قطعه چوب بسته و کاسه را با ریسمان و کش میبندیم.اکنون قطعه چوب و سه تار را برای خشک شدن به کناری میگذاریم و بعد از خشک شدن باید جای گوشی ها را با مته شماره 6 سوراخ کنیم و بوسیله برقوی داخل سوراخ را برقو کاری میکنیم تا گوشی بطور فیت داخل سوراخ قرار گیرد و کوک را نگه دارد. و در روی دسته باید شیاریب که شیطانک در آن قرار میگیرد نیز ایجاد شود.برای این کار محل شیطانک روی دسته را مشخص میکنیم.معمولا اندازه آن حدود 12 سانتی متر از سر دسته به طرف کاسه است. بعد از این کار ما باید شیار بغل دسته را ایجاد کنیم. عمق این شیار دو میلیمترو برای بستن و گره زدن پرده است. برای اینکار ما میتوانیم از یک تکه تیغ اره آهن بر استفاده کنیم به این صورت که ابتدا آن را بین دو تکه چوب قرار داده و. محکم میکنیم بعد یک تکه چوب دیگر را روی آن میخ میزنیم تا حکم تکیه گاه آن را داشته باشد که حدود 6 میلیمتر با تیغه فاصله دارد یم .و بعد با تکیه دادن آن روی دسته تیغه در بغل دسته قرار میگیرد که ما میتوانیم با حرکت دادن آن به طرف بالا یا پائین آن شیار را ایجاد کنیم.


مرحله پنجم: ساخت و نصب صفحه

صفحه سه تار :

مرحله بعدی آماده کردن صفحه و اتصال آن به کاسه است. صفحه سه تار باید به روش صحیحی بریده شودضخامت اولیه آن حدود 4 میلیمتر است و رگه های آن باید ریز باشد . بطور کلی فاصله رگه ها باید حدود 2میلیمتر و از 4 میلیمتر کمتر نباشد . برای آماده کردن صفحه سه تار آنرا حدود 15 دقیقه در آب میجوشانیم تا شیره آن کاملا خارج شود.بعد آنرا بین دو قطعه چوب کاملا صاف قرار میدهیم و آنرا با گیره محکم در جای خود نگه میداریم تا در این حالت خشک شود .بعد  آنرا روی شعله آتش میگیریم تا درجه حرارت چوب بالا رود در این صورت شیره های داخل چوب میجوشد و از چوب بیرون میزند این عمل در داخل چوب حفره های بسیار کوچکی ایجاد میکند که اثر خوبی روی صدای ساز دارد لازم به تذکر است که چوب را روی منبع حرارتی طوری حرکت میدهیم که کلیه سطح آن یکنواخت سوخته شود مقدار سوختن چوب نباید بحدی برسد که چوب استحکام یا خاصیت فنری خود را از دست بدهد. بطور کلی منظور از این عمل بالا بردن درجه حرارت چوب به مقداری است که شیره آن جوشانده شود . این کار تا حدی به مهارت نیاز دارد که پس از کمی تمرین آنرا بدست میآورید.

بعد از این کار دوباره چوب را بین دو قطعه چوب کاملا صاف میبندیم تا در این حالت سرد شود . تا پس از سرد شدن کاملا صاف بوده و فرازو نشیبی نداشته باشد .در مرحله بعد چوب صفحه را رنده میکنیم یا میسائیم تا ضخامت آن حدود 8/2 میلیمتر شود ضخامت صفحه را میتوان با میکرو متر اندازه گرفت که شکل آنرا در عکس میبینید بعد از این کار چوب صفحه را روی دهانه کاسه قرار میدهیم بطوری که رگه های وسط صفحه دقیقا در امتداد دسته سه تار باشند اگر سه تار را طوری در دست بگیریم که دسته بطرف چپ باشد صفحه را طوری قرار میدهیم که رگه های ریزتر در طرف پائین قرار گیرد اندازه صفحه را با مداد بر روی چوب صفحه مشخص میکنیم و در بیرون این خط  خطی به فاصله 5 میلیمتر بموازات آن میکشیم که این همان خط برش صفحه است که با اره مویی بریده میشود صفحه را دوباره روی کا سه قرار داده و انتهای ان و محل اتصال آنرا با دسته با مداد روی صفحه و کاسه علامت گذاری میکنیم. قبل از چسباندن صفحه به کاسه دوباره صفحه را روی کاسه قرار میدهیم تا مطمئن شویم که بین آنها درزی وجود ندارد .در مرحله بعد  دسته سه تار را در گیره قرار میدهیم البته روی فکهای کیره یک تکه موکت قرار میدهیم بعدگیره را محکم میکنیم تا به دسته آسیبی نرسددر این حالت لبه کاسه را چسب میزنیم و صفحه را با استفاده از علامتهای گذاشته شده روی آن قرار میدهیم وبا نوار چسب کاغذی آنرا محکم در جای خود نگاه میداریم. سه تار را حدود 24 ساعت در همین حالت قرار میدهیم تا چسب آن کاملا خشک شود بعد نوارها را بر میداریم و چوب اضافی دور صفحه را با کاتر میبریم  صفحه و کاسه را با سنباده متوسط (شماره 300) میسائیم تا تمام زوائد آن از بین برود و چوب کاملا صاف شود و محل اتصال کاسه و صفحه به دسته را نیز کاملا صاف میکنیم.

مرحله ششم :درست کردن گوشی ها خرک شیطانک و سیم گیر

گوشی ها:

گوشی های سه تار به اندازه و شکلهای مختلفی ساخته میشود و سازندگان به سلیقه خود طرهایی را بکار میبرندکه برخی ساده و برخی دارای طرهای زیبایی هستند در شکل زیر طرح چند نوع گوشی را میبینید و میتوانید از این طرحها استفاده کنید .در ساختن گوشی از چوب گردو افرا شمشاداستفاده میشود. برای ساختن گوشدی ابتدا طرح آنرا روی یک چوب به ضخامت 8 میلینتر ترسیم میکنند سپس بوسیله اره مویی آنرا جدا میکنیم سر گوشی را بوسیله سوهان به شکل دلخواه خود در می آوریم و ساقه آنرا ابتدا با کاتر یا چاقوی چوبکاری تا حد ممکن به شکل استوانه در می آوریم بعد بوسیله سوهان و سنباده آنرا بصورت یک استوانه تا حدود ی مخروطی در می آوریم چون برقویی که با آن سوراخهای گوشی روی دسته را برقو کاری کرده ایم بصورت مخروطی است.بعد از این کار گوشی را در داخل سوراخ قرار میدهیم و میچرخا نیم تا خوب جا بیفتد این کار را آنقدر انجام میدهیم تا گوشی به راحتی بچرخد ودر ضمن به حد کافی محکم باشد تا سیم کشیده شده را نگه دارد و سیم شل نشود . برای اینکه گوشی راحت در داخل سوراخ حرکت کند میتوان مقداری پودر بچه به ساق گوشی زد.

خرک: جنس خرک از چوب شمشاد ویا فوفل است در عکس ارائه شده دو طرح خرک نشان داده شده است . برای درست کردن خرک ما نیاز به قطعه چوبی به طول 4 تا 5 سانتی متر داریم و ضخامت آن نیز باید حدود 5 میلی متر باشد بلندی خرک باید به اندازه ای باشد که وقتی سیم از روی آن عبور کرد در محل اتصال کاسه به دسته فاصله سیم تا دسته 3 میلیمتر باشد.این اندازه پس از اینکه به ساز سیم و پرده انداخته شد تنظیم میگرددبرای درست کردن خرک ما ابتدا بوسیله سنباده که آنرا روی یک سطح صاف چسبانده ایم آنرا طوری  میسائیم  تا ضخامت سر خرک که سیم روی آن سوار میشود حدود 5/0 میلیمتر وکف آن همان 5 میلیمتر باقی بماند در این صورت اگر از بغل به خرک نگاه کنیم آنرا به صورت یک مثلث متساوی الساقین میبینیم.

شیطانک:جنس شیطانک از استخوان و یا شاخ میباشد و طول آن با اندازه عرض دسته و عرض آن 2 میلیمتردر کف و 1میلیمتر درسر میباشد و عمق آن در حدود 4 میلیمتر است که 5/1 میلیمتر آن بیرون قرار داردو 5/2 میلیمتر آن در شیاری که با اره مویی عمود بر دسته بریده میشود قرار می گیرد.بعد از درست کردن شیطانک آنرا چسب زده ودر جای خود قرار میدهیم تا محکم شود.بعد از خشک شدن چسب روی آن شیار کوچکی ایجاد میکنیم تا سیم از داخل آن عبور کند و عمق آن باید نصف ضخامت سیم باشد.

سیم گیر:جنس سیم گیر معمولا از شاخ و گاهی از چوب شمشاد میباشد. در تصویراندازه و مقطع سه سیم گیر را میبینید.عرض سیم گیر باید طوری طراحی شود که سیم ها پس از عبور از روی خرک بطور موازی در امتداد دسته به آن بسته شوند برای ساختن سیم گیر از اره مویی سوهان و کاغذ سنباده استفاده میشود. شیارهای روی سیم گیر بوسیله اره مویی ایجاد میشود که میتواند بین 4 تا 7 شیار باشد.برای اینکه هنگام چسباندن سیم گیر روی کاسه قوس کاسه با سیم گیر یکی باشد و هیچ گونه درزی بین آنها نباشد کاغذ سنباده ای به طول وعرض 6 سانتی متر را در محل سیم گیر با نوار چسب میچسبانیم و سیم گیر را روی آنرا میسائیم تا کاملا بدون درز شود در این حالت کاغذ سنباده را کنده و سیم گیر را آغشته به چسب میکنیم ودرست در مرکز کاسه میچسبانیم. و دو یا سه میخ چوبی در سوراخهایی که با مته به قطر 2 میلیمتر ایجاد کرده ایم. با چسب در داخل این سوراخها قرار میدهیم.

مرحله هفتم:سوراخ کردن روی صفحه و رنگ کاری:

مرحله بعدی تعبیه سوراخهای روی صفحه است مروری به سه تار هابی مختلف نشان میدهد که هیچ گونه طرح ثابتی برای اینکار وجود ندارد. و سازندگان بنا به سلیقه خود و تجربه هایی که بدست آورده اند اینکار را انجام میدهند. معمولا  سوراخ اصلی را با استفاده دیاپازون دو شاخه نت لا (440 هرتز) بدست می آوریم . بدین طریق که شاخه دیاپازون را با زدن ضربه به جسمی به ارتعاش در میآوریم. و فورا" پایه آنرا را صفحه سه تار در محل تقریبی خرک قرار داده و آنرا به طرف دسته سه تار روی صفحه حرکت میدهیم . نقطه ای را که صدای دیاپازون به اوج خود میرسد با مداد علامت گذاری کرده واینکار را چند بار تکرار میکنیم تا محل آن بطور دقیق مشخص شود . در این نقطه که روی محور طولی صفحه قرار دارد سوراخی به قطر 5 میلیمتر ایجاد میکنیم بهترین روش سوراخ کردن صفحه سوزاندن آن است که این کار را میتوان بوسیله میله نوک تیزی مانند یخ شکن که قبلا روی وسیله حرارت زا سرخ شده است . و در اطراف این سوراخ سوراخهای دیگری نیز ایجاد میکنیم که از سوراخ اصلی کوچکتر هستند در شکل زیر طرح چند سوراخ صفحه ارائه شده است. معمولا سه تار سازها یک یا دو سوراخ به قطر 2 میلیمتر در کنار کاسه (طرف سیم بم)در قسمت گلویی آن به به فاصله 5 میلیمتر از لبه کاسه ایجاد میکنند.پس از ایجاد سوراخها ضخامت صفحه را اندازه میگیریم و آن باید حدود 5/2 میلیمتر باشد . برای این اندازه گیری سیم نازکی شبیه گیره کاغذ را به طول 6 سانتی متر انتخاب میکنیم. انتهای آنرا با ضربه چکش به اندازه یک سانتی متر پهن میکنیم. بعد به اندازه سه میلیمتر از این قسمت را نود درجه خم کرده و از و از روی قسمت خم شده بطرف انتهای دیگر آن سه خط به فاصله یک میلیمتر از یکدیگر علامت گذاری میکنیم . برای اندازه گیری انتهای مدرج آنرا داخل سوراخ میکنیم  و لبه آنرا زیر صفحه گیر میدهیم و اندازه را میخوانیم. برای اینکه این وسیله تصادفی به داخل کاسه نیفتد حلقه ای به قطر یک سانتی متر در انتهای دیگر آن ایجاد میکنیم.

زه دور کاسه:

قطعه باریکی از نی یا چوب افرا به عرض دو میلیمتر و ضخامت یک میلیمتر را انتخاب میکنیم وبه دور لبه صفحه میچسبانیم. وبا نوار چسب کاغذی در جای خود نگاه میداریم تا کاملا خشک شود.

رنگ کاری:

برای رنگ کاری باید سه تار را پرداخت نمود برای این کار از سنباده نرم استفاده میکنیم و نا صافی های روی کاسه را از بین میبریم پ یش از آنکه زیر رنگی(رنگ ساز)را آغاز کنیم باید اطمینان داشته باشیم که هیچ گونه اثری از خطوط سوهان یا سنباده  بر روی سه تار باقی نمانده باشد. زیر رنگی را میتوان با پارچه یا قلمو زد.بعد از خشک شدن ریز رنگی  ابتدا باید با سنباده در نرم دو صفرآوند های که در اثر زیر رنگی ذبر شده اند را از بین بردو سه تار را آماده رنگ کرد.

شیوه ساخت رنگ وبه کار بردن آن

همانطور که میدانید برای رنگ کاری ساز از رنگی به عنوان لاک الکل استفاده میشود. ما ابتدا لاک را در داخل بطری الکل میریزیم وتا حل شدن کامل لاک آنرا به هم میزنیم سپس یک تکه پنبه به اندازه یک پرتقال کوچک را در اخل یک تکه پارچه قرار میدهیم .و پارچه را جمع میکنیم بعد آنرا روی دهنه بطری لاک الکل نگه میداریم بعد بطری را وارونه کرده تا مقداری لاک الکل روی پارچه ریخته شود در این حال بطری را به کناری گذاشته و به صورت دایره ای شرو به مالیدن پارچه روی ساز میکنیم . ما باید کاسه و دسته را جدا از هم رنگ بزنیم ابتدا با گرفتن دسته کل کاسه را رنگ میزنیم بعد با گرفتن کاسه به رنگ زدن دسته میپردازیم. بعد از اولین مرحله رنگ زدن و وقتی که لاک الکل کاملا خشک شد روی آنرا سنباده نرم میکشیم تا  صاف شود ما باید چندین مرحله ساز را رنگ بزنیم تا براقیت لازم بدست آید.و پس از هر رنگ زدن باید صبر کرد تا رنگ کاملا خشک شود بعد رنگ مرحله بعد را زد. چون در غیر لین صورت رنگ قبلی نیز حل شده و از یکدستی بیرون می آید.هنگام رنگ کاری باید دقت شود که رنگ داخل سوراخهای گوشی ها نرود چون در این صورت گوشی خوب در جای خود حرکت نمیکند.برای اینکار میتوان گوشی را داخل سوراخها گذاشت یا اینکه سوراخها را با تکه ای روزنامه پر کنیم.روی صفحه بهتر است دو بار بیشتر رنگ نخورد.چون رنگ زیاد روی صفحه ممکن است صدا دهی ساز را پایین بیاورد.

مرحله هشتم:پرده بندی و بستن سیمها

جنس پرده های سه تار و سازهای ایرانی از روده گوسفند است که بصورت آماده در بازار بفروش میرود و روش ساخت آن نیز در کتاب منبع که در پایان ذکر میشود آمده است که در این مقاله نمیگنجد.برای بستن پرده های ساز باید شیوه گره زدن آنرا بلد بود که گره خاصی است که میتوان آنرا بصورت تجربی از اساتید آموخت.البته در این جزوه نیز طرز بستن آن توضیح داده خواهد شد.تعداد پرده های سه تار 25 عدد است که تعداد 13عدد آن نیم پرده و تعداد12 عدد آن پرده هستند. اگر پرده روی دسته 3 دور پیچیده شود نیم پرده و اگر 4 دور پیچیده شود پرده گویند.قطر مناسب برای پرده سه تار هفت دهم تا هشت دهم میلیمتر است.پرده های ضخیمتر (هشت دهم) در بالا دسته و پرده های نازکتر(هفت دهم )در پائین دسته بسته میشوند. همیشه پرده را در محلی بالا تر از جای خود میبندیم و بعد از بستن آنرا به طرف جای خود میکشیم.زیرا هر چه به طرف پائین دسته حرکت کنیم قطر دسته کلفت تر میشود در این صورت پرده هم در جای خود محکم می شود.برای بستن پرده و فواصل آن باید از تجربه نوازندگان استفاده کرد اما شیوه بستن آن به روش زیر است.ابتدا 5 سانتی متر از زه را در طرف شیار دار دسته به طرف کاسه سه تار میگذاریم و با شصت آنرا میگیریم و پرده را همانطور که در شکل 1 میبینید4 یا سه دور روی پرده میپیچانیم و سپس سر آزاذد پرده را از داخل شیار از زیرپرده های پیچیده شده عبور داده و طبق شکل 2 به طرف سر دسته می بریم و آنرا محکم میکشیم تا محکم شود. اکنون مجددا" سر آزاد پرده را به طرف کاسه بر گردانیده ودوباره از محل سیار به طرف سر دسته عبور میدهیم شکل 3 .و تا حدی پرده را میکشیم تا حلقه ای بر روی پرده باقی بماند در این مرحله از یک سو سر آزاد پرده را داخل حلقه نموده واز سوی دیگر سر ثابت پرده را نیزداخل حلقه کرده ودر دو جهت مخالف محکم میکشیم. در این جا بستن پرده تمام میشود وباید قسمتهای اضافه را برید وپرده را به سر جای خود کشید.بهتر است قبل از اینکه پرده را ببندیم آنرا کمی خیس کنیم تا نرم شود و راحت تر بتوان آنرا بست.شکل 4 البته فاصله تقریبی پرده ها و نیم پرده ها روی دسته در آخر جزوه آمده است.

حال میپردازیم به بستن سیمها نخست باید هر دو سر هر یک از سیمها را بطول 5 سانتی متر دو لا کرده و طبق شکل بدور هم  پیچانده تا یک حلقه به قطر یک سانتی متر در انتها باقی بماند.سپس حلقه مذکور را در داخل شیار سیم گیر قرار داده و سر دیگر سیم را پس از عبور از پرده ای که پشت شیطانک بستیم و حلقه را به سر گوشی متصل میکنیم و بعد گوشی را در جهت خلاف جهت عقربه های ساعت میچرخانیم تا سیم اضافی بدور ساق گوشی پیچ بخوردو بعد گوشی را در سوراخ خود قرار میدهیم .  و آنقدر سیم را میپیچانیم  تا تا سیم شل نباشد پس از بسته شدن تمام سیمها باید خرک را در زیر سیمها جاگذاری کنیم محل آن در 6 سانتی متری سیم گیرروی صفحه  به طرف دسته است . در این مرحله میتوانیم  سه تار کوک کنیم که این کار را نیاز به تجربه دارد. و با نواختنش خستگی ساخت را از تن بدر کنیم.

معنی نام کشورهای جهان

آرژانتین: سرزمین نقره (اسپانیایی)

آفریقای جنوبی: سرزمین بدون سرما / آفتابی جنوبی (لاتین، یونانی)

آلبانی: سرزمین کوه نشینان

آلمان: سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن (فرانسوی، ژرمنی)

آنگولا: از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود

اتریش: شاهنشاهی شرق (ژرمنی)

اتیوپی: سرزمین چهره سوختگان (یونانی)

ازبکستان: سرزمین خودسالارها (سغدی، ترکی، فارسی دری)

اسپانیا: سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)

استرالیا: سرزمین جنوبی (لاتین)

استونی: راه شرقی (ژرمنی)

اسرائیل: جنگیده با خدا (عبری)

اسکاتلند: سرزمین اسکات ها (لاتین)

افغانستان: سرزمین قوم افغان (فارسی)

اکوادور: خط استوا (اسپانیایی)

الجزایر: جزیره ها (عربی)

السالوادور: رهایی بخش مقدس (اسپانیایی)

امارات متحده عربی: شاهزاده نشین های یکپارچه عربی (عربی)

اندونزی: مجمع الجزایر هند (فرانسوی)

انگلیس: سرزمین پیر استعمار (ژرمنی)

اوروگوئه: شرقی

اوکراین: منطقه مرزی (اسلاوی)

ایالات متحده امریکا: از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی

ایتالیا: شاید به معنی ایزد (یونانی)

ایران: سرزمین آریایی ها٬ برگرفته از واژه «آریا» به معنی نجیب و شریف

ایرلند: سرزمین قوم ایر (انگلیسی)

ایسلند: سرزمین یخ (ایسلندی)

باهاما: دریای کم عمق یا ریشدارها (اسپانیایی)

بحرین: دو دریا (عربی)

برزیل: چوب قرمز

بریتانیا: سرزمین نقاشی شدگان (لاتین)

بلژیک: سرزمین قوم بلژ از اقوام سلتی، واژه بلژ احتمالاً معنی کیسه می داده

بلیز: یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژه ای بومی به معنای آب گل آلود

بنگلادش: ملت بنگال (بنگلادشی)

بوتان: تبتی تبار

بوتسوانا: سرزمین قوم تسوانا

بورکینافاسو: سرزمین مردم درستکار

بولیوی: از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین

پاراگوئه: این سوی رودخانه

پاکستان: سرزمین پاکان (فارسی دری)

پاناما: جای پر از ماهی (زبان کوئِوا)

پرتغال: بندر قوم گال از اقوام سلتی (لاتین)

پورتوریکو: بندر ثروتمند (اسپانیایی)

تاجیکستان: سرزمین تاجیک ها (فارسی دری)

تانزانیا: این نام از همامیزی تانگانیگا سرزمین دریاچه تانگا + زنگبار گرفته شده

تایلند: سرزمین قوم تای

ترکمنستان: سرزمین ترک + ایمان = ترکیمان = ترکمان = ترکمن سرزمین ترک هایی که مسلمان شده اند (مربوط به سده های آغازین اسلام)

ترکیه: سرزمین قوی ها (ترکی با پسوند عربی)

جامائیکا: سرزمین بهاران

جیبوتی: شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند (زبان آفار)

چاد: دریاچه (زبان بورنو)

چین: سرزمین مرکزی (چینی)

دانمارک: مرز قوم "دان"

دومینیکن: کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)

روسیه: کشور روشن ها، سپیدان

روسیه سفید / بلاروس: درخشنده روس / سفید روسی

رومانی: سرزمین رومی ها

زلاند نو: زلاند جدید (زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)

ژاپن: سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)

سریلانکا: جزیره باشکوه (سنسکریت)

جزایر سلیمان: از نام حضرت سلیمان

سوئد: سرزمین قوم "سوی"

سوئیس: سرزمین مرداب

سودان: سیاهان (عربی)

سوریه: سرزمین آشور (سامی)

سیرالئون: کوه شیر

شیلی: پایان خشکی/ برف

عراق: شاید از ایراک به معنای ایران کوچک (فارسی)

عربستان سعودی: سرزمین بیابانگردان در تملک خاندان خوشبختواژه عرب به معنی گذرنده و بیابانگرد استسعود یعنی خوشبخت.

فرانسه: سرزمین قوم فرانک از اقوام سلتی

فلسطین: یکی از اسامی قدیم رود اردن

فنلاند: سرزمین قوم "فن"

فیلیپین: از نام پادشاهی اسپانیایی به نام فیلیپ

قرقیزستان: سرزمین چهل قبیله قرقیزی

قزاقستان: سرزمین کوچگران قزاقی

قطر: شاید به معنای بارانی (عربی)

کاستاریکا: ساحل غنی (اسپانیایی)

کانادا: دهکده زبان سرخپوستی "ایروکوئی"

کلمبیا: سرزمین کلمب (کریستف کلمب) (اسپانیایی)

کنیا: کوه سپیدی (زبان کیکویو)

کویت: دژ کوچک هندی (عربی)

گرجستان: سرزمین کشاورزان (یونانی)

لبنان: سفید (عبری)

لهستان: سرزمین قوم "له"

لیبریا: سرزمین آزادی

مجارستان: سرزمین قوم مجار (مجاری)

مراکش: مغرب

مصر: شهر، آبادی

مقدونیه: سرزمین کوه نشین ها، بلندنشین ها (یونانی)

مکزیک: اسپانیای جدید (اسپانیایی)

موریتانی: سرزمین قوم مور (لاتین)

میکرونزی: مجمع الجزایر کوچک فراسوی

نروژ: راه شمال

نیجر: سیاه (لاتین)

نیجریه: سرزمین سیاه (لاتین)

نیکاراگوئه: دریای نیکارائو (نام مردم آن منطقه) آگوئه (اسپانیایی)

واتیکان: گرفته شده از نام تپه ای به نام واتیکان (اتروسکی)

ونزوئلا: ونیز کوچک

ویتنام: اقوام "ویت" جنوبی (ویتنامی)

ویلز: بیگانگان (ژرمنی)

هلند: سرزمین چوب آلمانی

هند: پر آب (فارسی باستان)

هندوراس: ژرفناها (اسپانیایی)

یمن: خوشبخت

یونان: سرزمین قوم "یون