لذت تار نوازی

لذت تار نوازی

نت تار و سه تار، شعر و موسیقی اصیل ایرانی
لذت تار نوازی

لذت تار نوازی

نت تار و سه تار، شعر و موسیقی اصیل ایرانی

تصنیف گلنار

تصنیف گلنار

آهنگساز: مجید وفادار

دستگاه: شور (مایه دشتی)

خواننده: داریوش رفیعی

شاعر: کریم فکور

 

گلنار، گلنار، کجایی که از غمت
ناله می‌کند عاشق وفادار
گلنار، گلنار، کجایی که بی تو شد
دل اسیر غم دیده‌ام گهربار
گلنار، گلنار، دمی اولین شب
آشنایی و عشق ما به یاد آر
گلنار، گلنار، در آن شب تو بودی و
عیش و عشرت و آرزوی بسیار
چه دیدی از من حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار
بود مرا، در دل شب تار، آرزوی دیدار
تا به کی پریشان؟
تا به کی گرفتار؟
یا مده مرا، وعده وفا، راز خود نگه دار
یا به روی من، خنده‌ها بزن، قلب من بدست آر
چه دیدی از من، حبیبم گلنار
که دادی آخر، فریبم گلنار
نیابی ای کاش، نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار
(لب خود بگشا)2        به سخن گلنار
دل زارم را، مشکن گلنار
(نشدی عاشق)2         ز کجا دانی
چه کشد هر شب، دل من گلنار

ساز خاطره

امشب به ساز خاطره مضراب می زنم

مضراب را به یاد تو بی تاب می زنم

آری، کویر عاطفه ام، تشنه تواَم

دل را به یاد توست که بر آب می زنم

فانوس آسمانی و من هم ستاره وار

چشمک به سوی زورق مهتاب می زنم

رفت آن شبی که اشک مرا خواب می ربود

امشب به سیل اشک ره خواب می زنم

بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ

تنها نگاه توست که در قالب می زنم...

مناسبت ساخته شدن سرود «ای ایران»

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امروز پری دخت آور همسر مرحوم غلامحسین بنان مهمان برنامه «یادنامه رادیو» رادیو نمایش بود. او در این برنامه از خاطراتش در مورد بنان و آوازهای معروف او صحبت می‌کرد.

یکی از آوازهایی معروف بنان سرود «ای ایران ای مرز پرگهر» است. پری بنان درباره چگونگی سروده شدن این قطعه به داستانی جالب اشاره کرد که در کتاب خاطرات اسماعیل نواب صفا، نویسنده و شاعر ایرانی آمده است. نواب صفا در کتاب خاطرات خود به نقل از حسین گل گلاب، شاعر این سرود آورده‌است:  وقتی در سال 1323 ایران تحت اشغال متفقین بود. بعد از ظهر یکی از روزهای تابستان در خیابان، شاهد حرکات دور از نزاکت بعضی از سربازان انگلیسی با مردم بودم و از ناراحتی نمی‌دانستم چه کنم، بی اختیار راه انجمن موسیقی را که تازه تأسیس شده بود، پیش گرفتم. وقتی روح الله خالقی مرا دید گفت: چرا ناراحتی؟ واقعه را برایش تعریف کردم. او گفت ناراحتی فایده‌ای ندارد بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم. این بود که سرود ای ایران خلق گردید.

پری بنان در ادامه گفت: پس از سروده شدن این ترانه، گل گلاب با بنان تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد این ترانه را بخواند. بنان به سرعت این ترانه را حفظ می‌کند و آن را می‌خواند.

قطعه «ای ایران» را روح‌الله خالقی در سال 1323 در آواز دشتی بر روی شعری از حسین گل‌گلاب ساخت. ناصر تقوایی نیز در سال 1368 فیلمی با این نام ساخت. داستان فیلم به ماجراهای حین انقلاب اسلامی  ایران برمی‌گردد. بازیگران چون اکبر عبدی، حمید جبلی، غلامحسین نقشینه، محمد ورشوچی و حسین سرشار در این فیلم ایفای نقش کردند.

داستان فیلم «ای ایران» مربوط به گروهبان مکوندی است که در بحبوحه انقلاب به ماسوله می‌رود و مردم را آزار می‌دهد. او برای آن که منطقه تحت نفوذش از شهرهای دیگر کم نیاورد حکومت نظامی اعلام می‌کند. کسبه بازار، معلم‌ها و دانش‌آموزان مدرسه با او مقابله می‌کنند و فرزندش را می‌آزارند. همزمان با فرار شاه از کشور به پاسگاه تحت فرماندهی او که جشنی به بهانه ارتقای درجه مکوند در آن برپا است، هجوم می‌برند و بساطش را به هم می‌ریزند.

ردیف نوازی باتکرار، تبدیل به بداهه نوازی می شود

هنگامی که یک نوازنده ویا استا د موسیقی ردیف نوازی شروع به نواختن می کند پایه واساس نواختنش را موضوعات از پیش آ موخته که هما ن گوشه ها،ضربی ها و..... قرار میدهد،وآنهارا بدون غرض درتغییردادن ویاجمله ساختن یا اینکه سعی کند که آنها رابا احسا س قوی ومتفاوت و....اجرا کند ، به تکرار روزانه نغما ت می پردازد .حتّی با این نیّت که امروزهم این نغمات زیبا را تکرارکنم ودرآنها به سیروسلوک بپردازم تا به عمق آن نفوذ کنم ومعنای حقیقی آن را بیشتر درک کنم که این خودغرض وهدف مثبتی است.

از آنجایی که اجرای موسیقی ایرانی به صورت بدیهه سرایی وازحفظ به وقوع می پیوند د به طورناخواسته محفوضا ت خود را مدام ویا گه گاه فراموش می نماید ونغما ت را آنگونه که حفظ کرده بود به یاد نمی آورد ودرلحظه ، واژه ویا جمله ای که الآن به نظرش درست ومشابه می رسد رایکی پس ازدیگری اجرامی کند ، درلحظاتی بعد دوباره گوشه هارا به همان صورتی که حفظ بوده (البته فقط بدون تغییرات ظاهری) می نوازد واین نوسا ن ممکن است به صورت کمترویا بیشتر تا پایان تکرار ویا اجرای موسیقی ادامه پیدا می کند، وحتّی ممکن است که قطعات ونغما ت راتا پایان اجرا به آن صورت ظاهر که درمحفوظات خود گنجانیده بود به یاد نیاورد.

این فراموشی وگم شدگی درلحظه باعث تحوّل دراجرا می شود که همه این حا لت را خلاقیت ویا بداهه نوازی می نامند .امّا می تواند بدون تغییر ظاهر ساختار جملات هم باشد.

بنا براین خلاقیت بر اسا س فراموش کرد ن مجازی آنچه به مجازآموخته وحفظ کرده ایم

می باشد ومقدار این فراموشی هم درلحظه براسا س حا ل(لذت عرفانی ودرزمان حال واقع شدن ذهن فرد وجدایی از ساختگی های ذهن وگفتگوهای درونی) می باشد.

 

« بی حس وبی گوش وبی فکرت شوید       تاخطاب ارجعی را بشنوید

پنبه اندرگوش حس ودون کنم                   بند حس ازجسم خودبیرون کنم

حرف وصوت وگفت رابرهم زنم             تاکه بی این هرسه با تو دم زنم»

 

درحقیقت درموسیقی ومکتب ردیف هر آنچه باذهن آموخته ایم را نباید باذهن خود اجرا کنیم بلکه باید مطالب را به دل (لایه های عمیق ترذهن) ارتقاع دهیم ،وازروی دل بنوازیم ،زیرا ذهن مربوط به گذشته وتخیّل درباره آینده،ولی دل مربوط به زمان حال می باشد.همان چیزی که ما از آن غافلیم ودائماً برای آینده خود وخانواده مان نقشه می کشیم. وهمین باعث شده که تنها جسم درزمان حال باشد بدون ظرایف روحی.

امّا چگونه این عادت وتربیت غلت ذهن را برطرف کنیم ؟

جوابش خیلی راحت است:

تکرار آنچه بَلَد هستیم یعنی تکرار وذکر آن مطالبی که آموخته ایم، زیرا تکرار هرچیزی تمرکز به وجودمی آورد وانسان را به عمق آن نزدیک می کند وعصاره وچکیده یا معنای آن موضوع رادروجود انسان جاری می سازد.

زندگی هم به خاطرهمین براسا س تکرار بنا شده است که ما معنی آن رادرک کنیم.

درموسیقی هم این به عمق رسیدن ، از عالم مَجاز رستن و  نو  شدن تنها از راه تکرار همان چیزی که حفظ هستیم  کسب می شود ، نه سرگردان بودن بین جملات عجیب وغریب وسعی دربداهه نوازی به منظور نشان دادن مهارت درانتخاب واژه از روی عقل وسلیقه شخصی وتنها از روی ذوق.

ردیف نوازی باتکرار، تبدیل به بداهه نوازی می شود

هنگامی که یک نوازنده ویا استا د موسیقی ردیف نوازی شروع به نواختن می کند پایه واساس نواختنش را موضوعات از پیش آ موخته که هما ن گوشه ها،ضربی ها و..... قرار میدهد،وآنهارا بدون غرض درتغییردادن ویاجمله ساختن یا اینکه سعی کند که آنها رابا احسا س قوی ومتفاوت و....اجرا کند ، به تکرار روزانه نغما ت می پردازد .حتّی با این نیّت که امروزهم این نغمات زیبا را تکرارکنم ودرآنها به سیروسلوک بپردازم تا به عمق آن نفوذ کنم ومعنای حقیقی آن را بیشتر درک کنم که این خودغرض وهدف مثبتی است.

از آنجایی که اجرای موسیقی ایرانی به صورت بدیهه سرایی وازحفظ به وقوع می پیوند د به طورناخواسته محفوضا ت خود را مدام ویا گه گاه فراموش می نماید ونغما ت را آنگونه که حفظ کرده بود به یاد نمی آورد ودرلحظه ، واژه ویا جمله ای که الآن به نظرش درست ومشابه می رسد رایکی پس ازدیگری اجرامی کند ، درلحظاتی بعد دوباره گوشه هارا به همان صورتی که حفظ بوده (البته فقط بدون تغییرات ظاهری) می نوازد واین نوسا ن ممکن است به صورت کمترویا بیشتر تا پایان تکرار ویا اجرای موسیقی ادامه پیدا می کند، وحتّی ممکن است که قطعات ونغما ت راتا پایان اجرا به آن صورت ظاهر که درمحفوظات خود گنجانیده بود به یاد نیاورد.

این فراموشی وگم شدگی درلحظه باعث تحوّل دراجرا می شود که همه این حا لت را خلاقیت ویا بداهه نوازی می نامند .امّا می تواند بدون تغییر ظاهر ساختار جملات هم باشد.

بنا براین خلاقیت بر اسا س فراموش کرد ن مجازی آنچه به مجازآموخته وحفظ کرده ایم

می باشد ومقدار این فراموشی هم درلحظه براسا س حا ل(لذت عرفانی ودرزمان حال واقع شدن ذهن فرد وجدایی از ساختگی های ذهن وگفتگوهای درونی) می باشد.

 

« بی حس وبی گوش وبی فکرت شوید       تاخطاب ارجعی را بشنوید

پنبه اندرگوش حس ودون کنم                   بند حس ازجسم خودبیرون کنم

حرف وصوت وگفت رابرهم زنم             تاکه بی این هرسه با تو دم زنم»

 

درحقیقت درموسیقی ومکتب ردیف هر آنچه باذهن آموخته ایم را نباید باذهن خود اجرا کنیم بلکه باید مطالب را به دل (لایه های عمیق ترذهن) ارتقاع دهیم ،وازروی دل بنوازیم ،زیرا ذهن مربوط به گذشته وتخیّل درباره آینده،ولی دل مربوط به زمان حال می باشد.همان چیزی که ما از آن غافلیم ودائماً برای آینده خود وخانواده مان نقشه می کشیم. وهمین باعث شده که تنها جسم درزمان حال باشد بدون ظرایف روحی.

امّا چگونه این عادت وتربیت غلت ذهن را برطرف کنیم ؟

جوابش خیلی راحت است:

تکرار آنچه بَلَد هستیم یعنی تکرار وذکر آن مطالبی که آموخته ایم، زیرا تکرار هرچیزی تمرکز به وجودمی آورد وانسان را به عمق آن نزدیک می کند وعصاره وچکیده یا معنای آن موضوع رادروجود انسان جاری می سازد.

زندگی هم به خاطرهمین براسا س تکرار بنا شده است که ما معنی آن رادرک کنیم.

درموسیقی هم این به عمق رسیدن ، از عالم مَجاز رستن و  نو  شدن تنها از راه تکرار همان چیزی که حفظ هستیم  کسب می شود ، نه سرگردان بودن بین جملات عجیب وغریب وسعی دربداهه نوازی به منظور نشان دادن مهارت درانتخاب واژه از روی عقل وسلیقه شخصی وتنها از روی ذوق.