دستگاه در موسیقی ایرانی، عبارت است از یک توالی از پردههای مختلف موسیقی ایرانی که انتخاب آن توالی حس و شور خاصی را به شنونده انتقال میدهد.
دستگاه از دو واژه «دست» و «گاه» تشکیل شده و مانند واژه پهلوی «دستان» در موسیقی دوران ساسانیان به گونهای موسیقی که با دست اجرا میشود، اشاره میکند.[۱] هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل شدهاست. معمولاً اجرا از درآمد دستگاه آغاز شده، به گوشه اوج یا مخالف دستگاه میرسد و سپس با فرود به گوشههای پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگ به پایان میرسد.
موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه است که همچنین پنج آواز هم از متعلقات آنها به شمار میروند:
عنوان ردیف به مجموعهای از قطعههایی از موسیقی ایرانی اطلاق میشود که برای اجرا و یاددهی و یادگیری و نشان دادن قابلیتهای خاصی از موسیقی ایرانی انتخاب، منظم و مرتب شدهاند. هریک از این قطعهها گوشه نامیده میشود.
ردیف معمولاً به هفت مجموعهٔ مرتب خاص و مشخص (که دوبهدو اشتراک دارند) تقسیم میشود. هریک از این مجموعهها دستگاه نامیده میشوند. این دستگاهها عبارتاند از شور، سهگاه، چهارگاه، همایون، ماهور، نوا و راستپنجگاه، که هرکدام توالی و مدگردی مخصوص به خودشان دارند و معمولاً با شخصیت مودال و گردش ملودی آغازشان شناخته میشوند. گذشته از دستگاهها، معمولاً پنج، شش یا هفت مجموعه خاص (بسته به روایت ردیف) هم درنظر گرفته میشوند که از نظر تعداد گوشهها از دستگاهها کوچکتر هستند، ولی بستگی مودال گوشههایشان بیشتر از بستگی مودال گوشههای دستگاههاست. این مجموعهها، که معمولاً آواز یا مایه نامیده میشوند، عبارتاند از ابوعطا (یا دستان عرب)، دشتی، بیات ترک (یا بیات زند)، افشاری و بیات اصفهان، که در بعضی روایتهای ردیف دو آواز بیات کرد و شوشتری هم به آنها اضافه میشوند. معمولاً مایههای ابوعطا، دشتی، بیات ترک، افشاری و بیات کرد را وابسته به دستگاه شور، و بیات اصفهان و شوشتری را وابسته به دستگاه همایون به حساب میآورند.
بعضی از روایتهای مشهورتر ردیف از این قرارند:
http://s3.picofile.com/file/7400411933/Amooeshe_3tar_jalal_zolfonoon.pdf.html
من یه پرندم، آرزو دارم تو باغم باشی
من یه خونه تنگ و تاریکم کاشکی تو بیای چراغم باشی
هر جا که باشم هر چی که باشم
تو باید باشی تا زنده باشم
می میرم اگه از تو جدا شم
می میرم اگه با تو نباشم
اگه تاریکم اگه روشنم اگه پاییزم اگه بهارم
تو رو دوست دارم (6)
تو رو دوست دارم مثل هرکسی که دوست می داره جسم و جونشو
مثل آسمونی که ستارشو یا ستاره ای آسمونشو
اگه تاریکم اگه روشنم اگه پاییزم اگه بهارم
تو رو دوست دارم (6)
امام صادق ( ع) می فرمایند:
" تعجب می کنم از کسی که فرار می کند از چهار چیز ، چگونه به طرف چهار چیز نمی رود؟!
تعجب می کنم از کسی که از چیزی خائف است ، اما به این جمله از قران پناه نمی برد. " حَسبُنَا الله و نِعمَ الوَکیل " زیرا حق تعالی پشت سر این آیه می فرماید : " فانقلبوا بنعمۀ من الله و فضل لم یمسسهم سو " یعنی خدای تعالی بر می گرداند آنچه را که از او می ترسیدند به نعمت از جانب خودش و فضیلتی که نتیجه اش این است که بدی آنها را مس نمی کند.
و تعجب می کنم از کسی که از چیزی غمگین است و کلمه ی طیبه ی " لا اِلهَ اِلا انتَ سُبحانَکَ اِنی کُنتُ مِنَ الظالِمین " را نمی گوید چون خداوند در عقب این ذکر می فرماید " و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین " یعنی مایوس را با گفتن این ذکر از غم نجات دادیم و همچنین مومنین اگر این ذکر را بگویند از غم نجات پیدا می کنند.
و تعجب می کنم از کسی که دیگران بخواهند به او مکری برسانند و او را اذیت کنند و او نمی گوید : " اُفَوِضُ اَمری اِلَی الله اِنََّ اللهَ بصیرٌ بالعِباد " تا او از مکر ایمن شود. زیرا پروردگار متعال می فرماید : " فوقاه الله سیئات ما مکروا " یعنی خدای متعال نگه می دارد گوینده ی این ذکر را از بدیهای مکر آنها.
و تعجب می کنم از کسی که دنیا و زینت دنیا را بخواهد و نمی گوید " ماشا ءَ اللهُ لا قُوةَ اِلا بالله " زیرا خداوند در پی این جمله ی آن شخص می گوید " فعسی ربی ان یو تمن خیرا" " یعنی خدای تعالی می دهد به کسی که این جمله را بگوید بهتر از آنچه به آن ثروتمندان داده است!