ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
شکوه
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
رمیدی و نرمیدم، بریدی و نبریدم
اگر ز جان ملامت، شنیدم از تو شنیدم
وگر ز کرده ندامت، کشیدم از تو کشیدم
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غمگسارم
مُردم ای مهتاب بسوزی، همچو شمعی بر مزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگــذارم...
گذشتی و نگذشتم، شکستی و نشکستم
بریدی و نبریدم، گسستی و نگسستم
اگر که خانه به دوشم، اگر که باده پرستم
کجا که با تو نبودم؟! کجا که بی تو نشستم؟!
شکوه دارم شکوه دارم با دل بی غمگسارم
مُردم ای مهتاب بسوزی، همچو شمعی بر مزارم
بعد از این یا گردبادم، یا در این صحرا غبارم
تا رسم در رهگذارت، یا رسی در رهگــذارم...
مهرداد اوستا