لذت تار نوازی

لذت تار نوازی

نت تار و سه تار، شعر و موسیقی اصیل ایرانی
لذت تار نوازی

لذت تار نوازی

نت تار و سه تار، شعر و موسیقی اصیل ایرانی

باد صبا

مرحوم استاد صبا که هنرمندی‌اش زبانزد خاص و عام بود، در این اواخر اشعاری را که باید در ارکستر او اجرا شود، قبلا‌ً کنترل می‌کرد، یک روز یکی از رفقا از وی پرسید علت این کار چیست؟ صبا گفته بود این از اسرار کار من است، ولی به تو که دوست منی، برای اولین بار و آخرین بار خواهم گفت، علت این کار آن است که غالبا‌ً در اشعاری که در ارکستر من اجرا می‌کنند، این عبارت از طرف شعرا تکرار می‌شود «ای باد صبا!... ای باد صبا» یک روز در مجلسی که عده‌ای از خانم‌ها و افراد محترم حضور داشتند و ارکستری برنامه‌ای اجرا می‌کرد، آوازه‌خوان چند بار «باد صبا» را تکرار کرد، لحظه‌ای بعد، پیشخدمت کاغذی از طرف یکی از خانم‌های محترمه! به دستم داد که در آن چنین نوشته شده بود:
«جناب آقای صبا!
آدم خوب نیست از شدت خودستایی، از باد خود این‌قدر تعریف کند، لطفا‌ً بفرمایید آوازه‌خوان کمتر از باد صبا یاد کند که حال من و سایران به هم خورده است»
مرحوم صبا گفت: «این نامه خیلی به موقع رسید و در من مؤثر واقع شد، از آن به بعد اشعاری که در آن از باد صبا یاد می‌شود، را در ارکستر خود اجرا نمی‌کنم تا شنونده ناراحت نشود!

نخست‌وزیر دانشمند و مقالات آقای پایان

این شوخی را هم به مرحوم ساعد مراغه‌ای نخست‌وزیر معروف دهه 1320 نسبت می‌دهند.
می‌گویند ساعد از صدا و آواز «مصطفی پایان» که برنامه‌های محلی رادیو تهران را اداره می‌کرد، خوشش می‌آمد. یک روز «پایان» در مجلسی به‌طور خصوصی برای عده‌ای از وکلا و سناتورها و از جمله ساعد آهنگ‌های قفقازی و آذربایجانی خواند که بسیار‌بسیار مورد توجه قرار گرفت، در آخر همه آن‌ها از خواننده به نحوی تشکر کرده و او را مورد تقدیر قرار دادند. ساعد گفت: «آقا، من تا حال که نوشتجات شما را در جراید می‌خواندم، خیال نمی‌کردم واقعاً شما این‌قدر هنرمندید، الحق که شما هم نویسندة خوبی هستید و هم آوازه‌خوان خوبی...؟!» هنرمند در جواب گفت: «متأسفانه من نویسنده نیستم!!»
ساعد گفت چرا بی‌لطفی می‌فرمایید؟! زیر مقالاتی که شما می‌نویسید امضای پایان را خوانده‌ام، چگونه منکر محسوسات می‌شوید!

ادب کردن به روش هنرمندانه

یوسف خان مستوفی‌الممالک بسیار مبادی آداب و مقید در امور بود، وی در ادب و رعایت احترام نظیر نداشت و علاقه‌مند بود سایران در مقابل وی مؤدب بنشینند و مؤدب صحبت کنند.
رضا محجوبی که از نوازندگان معروف بود، روزی بنا به دعوت مستوفی به ونک رفت و در حضور وی ساعتی ساز نواخت. مستوفی که سرمست این هنرمندی شد، برخلاف عادت، پاها را دراز کرد و سیگاری بر لب گذاشت و غرق کیف و لذت شد. سپس محجوبی ساکت ماند و مرحوم مستوفی که به طرب آمده بود شروع به خواندن غزلی از حافظ کرد که سخت در محجوبی مؤثر واقع گردید، رضا خان محجوبی سیگاری آتش زده و مشغول کشیدن شد و فارغ‌البال، برخلاف عادت، پاها را دراز کرد و به شنیدن آن اشعار پرداخت.
مستوفی که همواره مبادی آداب بود و حاضر نبود کسی جلویش این‌طور بنشیند، ناراحت شد. رو به محجوبی کرده و گفت: «اگر خیلی خسته‌اید ممکن است بفرمایید اتاق دیگر استراحت کنید.» محجوبی که سرمست و نشئة ساز و آواز بود گفت: «خیر قربان... یک چندی من ساز زدم، شما سیگار کشیدید و پا دراز کردید حالا شما شعر می‌خوانید و من سیگار می‌کشم و پا را دراز می‌کنم و تمدد اعصاب می‌شود.»
مستوفی برای اولین بار این بی‌ادبی را تحمل کرد و حرفی نزد....

موسیقى دوره اشکانیان

اشکانیان یا پارت‌ها از نژاد ‌آریایى بودند که از بخش‌هاى شرقى ایران آن روز قیام کردند و بقایاى حکومت ضعیف سلوکیان را درهم شکستند. زبان آنها زبان پهلوى و خط آنها، خط 'آرامی' بود که ریشه آن به دوره هخامنشى باز مى‌گردد. مذهب رسمى این قوم زرتشتى بود.
بسیارى از یادگارهاى تصویرى موسیقى مربوط به این دوره است. موسیقى در این دوره تبدیل به اصیل‌ترین موضوع نقاشى شده بود. تأثیرپذیرى از تمدن یونان و روم را نیز نباید در این دوره از نظر دور داشت. سازهاى این دوره ادامه سازهاى دوره سلوکى و دوره هخامنشى است و بیشتر شامل سازهاى رزمى مى‌باشد.
در این دوران به کسانى که خواننده، نوازنده، شاعر و گاه بازیگر بودند. 'گوسان' گفته مى‌شد. بقایاى آنها در فرهنگ امروز ایران به صورت 'عاشیق' ‌هاى آذربایجان و یا مطرب‌هاى لرستان و 'بخش‌' هاى خراسان موجود است.
طبق نوشته مستشرق انگلیسی، مرى‌بویس، در عصر پارتیان، موسیقى یکى از عوامل مؤثر در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان بوده است. موسیقى این دوران بر موسیقى ارمنستان تأثیر فراوانى به جاى گذاشته است.

موسیقى دوران هخامنشىان

تأثیرپذیرى هنر موسیقى ایران از هنر آشور، تا دوران کوروش هخامنشى ادامه داشته است. در دوران هخامنشی، موسیقى در قالب موسیقى مذهبی، موسیقى رزمى و موسیقى بزمى اجراء مى‌شده است. موسیقى مذهبى یا گات‌ها با سرود و آهنگ مخصوص خود اجراء مى‌شده است. سنت گات‌خوانى هنوز در میان موبدان زرتشتى کرمان شنیده مى‌شود.
موسیقى رزمى در هنگام جنگ بصورت سرود اجراء مى‌شده و نیز از شیپور براى اعلام حرکت استفاده مى‌شده است. این سرودها، حس شجاعت و دلیرى سربازان را تحریک مى‌کرده است.
موسیقى بزمى نیز از دیرباز در تمدن ایران وجود داشته و سازهاى ویژه و شیوهٔ اجراء خاص خود را داشته است. در شاهنامه فردوسى نیز اشاره‌هاى فراوانى به سازهاى بزمى و نغمه‌ها و الحان موسیقى شده است.
در دوره هخامنشى بطور کلى دو نوع اسباب و آلات موسیقى (بزمى و رزمی) وجود داشته که عبارتند از: شیپور، نی، بربط، تنبک، کوس، کرنای، سورنای، طبل، دهل، جام، جلجل، خرمهره، دمامه، خم، گاودم، ناقوس و سنج.