ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
اولین خصوصیتی که ما در هر صدا (ی موسیقی) درک می کنیم ، این است که این صدا «زیر» یا «بم» است . ساز فلوت مسلماً اصواتی «زیرتر» از اصوات توبا حاصل می کند . یک خواننده سوپرانو ، نسبت به یک خواننده باس با اصواتی «زیرتر» می خواند ، و یک پسر بچه ، نسبت به زمانی که بالغ می شود ؛ صدائی «زیرتر» دارد . در درک نسبت «زیری» و «بمی» هر صوت نسبت به صوت دیگر ، ما «ارتفاع» آن صوت را باید مورد بررسی و تجربه قرار دهیم .
ارتفاع صوت در نتیجه سرعت ارتعاش جسمی که تولید کننده آن صوت است ، حاصل و تعیین می شود ، خواه این جسم لرزنده ، یک سیم ، یک میله ، یک ستون هوای بسته ، یک غشاء پوستی یا در واقع هر چیزی که بتواند در هوای محیط خود حرکت و آشوبی ایجاد کند ، باشد . در فیزیک عوامل چندی در تعیین ارتفاع هر صوت نقش دارند : طول یا اندازه جسم لرزنده ، مقدار کشیدگی آن ، ساختمان یا ترکیب آن . مثلاً سیمهای پیانو در درجه های متفاوت سفتی کشیده شده اند ؛ این سیمها به کلفتی ها و طول های مختلف ساخته می شوند . سیمی که در پیانو بم ترین صوت را حاصل می کند ، بلند ترین وکلفت ترین سیمهاست ، و این سیم با مفتول نازکی از مس پیچیده شده تا قطر آن زیادتر شود . سیم مزبور حدود 30 بار در ثانیه ، با حرکت رفت و آمدی می لرزد . بلند ترین سیم ، که در ثانیه حدود چهار هزار بار نوسان می کند نازکترین ؛ کوتاهترین و سفت ترین سیمها است .
همین اصول را می توان به سازهای دیگر تعمیم داد . در ازای ستون هوای مرتعش در یک فلوت ، در واقع به وسیله کلیدها ، سوراخ گیرها ، و سوراخهای آن ساز ، که همگی در اختیار نوازنده قرار گرفته اند ، قابل تغییر است . یک ستون هوای کوتاه سریعتر از ستونی درازتر به ارتعاش می افتد . درازترین ستون هوای موجود در فلوت ، هنوز بسیار کوتاهتر از ستون هوائی است که درکنتر فاگوت ، بم ترین ساز ارکستر (ن.ک. به جدول ص 44) ، با طول زیاد لوله پیچیده وخمیده اش ، به ارتعاش در می آید . به همین ترتیب طبل کوچک ، با پوست کشیده تر و کوچکتر خود ، صوتی زیرتر از طبل بزرگ ، با پوست کلفت تر و شل تر آن ، حاصل می کند . بنابراین منطقی ای است که کوچک ترین ساز در ارکستر ، پیکولو، به همین دلیل حاصل کننده زیرترین صوت میان سازهای دیگر باشد . میان ناقوس ها ، زیرترین (و کوچکترین) آنان را می توان در مشت دست جا داد ، در حالیکه بم ترین (و بزرگترین) آنها چند تن وزن دارد .
سازها و بخش های صدای انسان در میدان ، و وسعت صدای خود متفاوتند مثلا ، سراسر میدان صدای فلوت ، بالاتر (زیرتر) از هر صوت حاصل در میدان صدای معمولی کنترفاگوت است . شکل 1/1 میدانها و وسعتهای صدای بخشهای صدای انسان و سازهای تثبیت شده در ارکستر را نسبت به یکدیگر و نسبت به پیانو مقایسه می کند . ببینید که وسعت صدای انسان تا چه اندازه محدودتر از این وسعت در سازهاست ، و نیز صدا و میدان آن در سازها تا چه اندازه متفاوتند . مثلاًً وسعت صدای کلارینت ، چه از سوی نت های بم و چه نتهای زیر، بزرگتر از وسعت اوبوا است ؛ و وسعت کر بسیار بازتر از وسعت ترومپت است . درک این نکته نیز جالب می نماید ، که بسیاری از سازها دارای تعدادی از نتهای هم ارتقاع هستند ، در واقع بسیاری سازهای مختلف وجود دارند که می توانند نسبت به یکدیگر نتهای هم ارتفاع حاصل کنند .